این روزها در بیشتر محافل سخن از لزوم توقف کنترل موالید و محدودیت افزایش جمعیت می باشد ،مساله ای که پس از انتشار نتایج سرشماری سال 1390 در کشور ایجاد شد و این امر تداعی کننده تصمیماتی است که در 25 سال قبل و پس از انتشار نتایج سرشماری 1365 و نتایج دور از انتظار و خیره کننده آن اتفاق افتاد و منجر به اجرای برنامه تنظیم خانواده در کشور شد، مساله مهمتری که کشور در حال حاضر با آن روبروست نه فقط مساله کنترل موالید و تحدید نسل بلکه مشکل نحوه ازدواج جوانهاست به گونه ای که باتوجه به تغییر الگوی ازدواج و افزایش روزافزون توقع و انتظارات خانواده ها در امر ازدواج دو مشکل اساسی فراروی خانواده ها قرار گرفته است.
1-افزایش سن ازدواج       2- تاخیر طولانی در بچه دارشدن پس از ازدواج
اشتغال جوانان به تحصیلات عالی و افزایش سطح توقع خانواده ها باعث شده است که هرروز شاهد افزایش سن ازدواج در بین جوانان به خصوص دختران باشیم، و همین مساله خود باعث از دست رفتن سالهای باروری و کاهش زیاد تعداد فرزندان در خانواده شده است.تاخیر در اولین بارداری پس از ازدواج نیز به بهانه های مختلف باعث کاهش سالهای باروری و شانس فرزندآوری در خانواده ها شده است و کم نیستند زوجهایی که با دارا بودن تنها یک فرزند با انتخاب روشهای دائم پیشگیری از بارداری مثل بستن لوله در مردان یا زنان شانس بچه دار شدن خود را به شدت کاهش داده اند.مهمترین برنامه دست اندرکاران کشوری بایستی در وهله اول برنامه ریزی برای انجام ازدواج آسان و کاهش سن ازدواج در دختران و پسران باشد،تاکید دین مبین اسلام بر سادگی در ازدواج جوانان و گسترش الگوهای ازدواج زیبا و آسان در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمونه های جالبی از تشکیل خانواده و برخوداری خانواده ها از ثمرات زیبای آن می باشد،مسوولین و برنامه ریزان کشوری سلامت خانواده بایستی با دقت و درایت بیشتر از وضعیت گذشته درس گرفته و با پرهیز از اجرای برنامه های مقطعی و احساسی و به کارگیری کارشناسان خبره و دین آشنا و با برنامه های واقعی و کارشناسانه زمینه دستیابی به سلامت خانواده ها و جامعه را فراهم آورند.تا خدای ناکرده در آینده ای نه چندان دور باز شاهد وجود بحران در این زمینه ها نباشیم. انشاءالله