شهید حاج سید عبدالله بیژنی در سال 134? در منطقه اسیر از توابع شهرستان مهر در  استان فارس دیده به جهان گشود.همواره در دوران تحصیل کوشا و از ممتازان دوران خود بود،در بیشتر اوقات در دبستان امامت جماعت مدرسه را عهده دار بود،اوج‌گیری مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی مصادف با ایام جوانی او بود و سید عبدالله شور جوانی را با شعور انقلابی درهم آمیخت، ودر اکثر فعلیت ها حضوری پرشور و عاشقانه داشت، پس از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج سپاه درآمد تا از نهال نورسته انقلاب به بهای جان حراست و پاسداری نماید و پس از شروع جنگ تحمیلی به منظور دفاع از مرزهای میهن راهی جبهه‌های نبرد شد پس از چندی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و معاونت واحد تخریب لشکر?? المهدی (عج)‌ را عهده‌دار گردید.ایشان از زمان شروع جنگ تحمیلی حضوری مستمر در جبهه ها داشت و حتی از مرخصی این دوران نیز استفاده نمی کرد و بلافاصله به جمع همرزمان و دوستانش می پیوست به گونه ای که وقتی اقوام و دوستان و علاقمندانش خبر بازگشت او از جبهه ها را می شنیدند و به دیدارش می شتافتند مادر صبورش در جواب دوستان چنین می گفت : سید عبدالله دیروز آمد و امروز رفت .در سال ???? به منظور ادای فریضه حج عازم زیارت بیت الله الحرام شد تا شاهد واقعه خونین حج در ششم ذیحجه همانسال و شهادت مظلومانه جمعی از زائران ایرانی خانه خدا باشد، پس از شهادت یار دیرین و همرزم دلیرش شهید علی ناظم پور دیگر طاقت ماندن در این دنیا را نداشت و بی صبرانه آرزوی رفتن داشت و در منظومه ای زیبا با عنوان داغهای کهنه این بی قراری خویش را بیان نموده است.وی در تشویق دوستان و همشهریانش جهت اعزام به جبهه های نبرد  نقش مؤثر و سهم عمده ای داشت به گونه ای که بچه های اسیر حضوری پررنگ و با نشاط در این واحد داشته و شهدای زیادی نیز تقدیم اسلام و انقلاب نموده اند و اینک ایثارگری این مردم در استان فارس زبانزد همگان است، و سرانجام سربازجانباز خمینی کبیر (ره) در تاریخ 23/7/1366 مصادف با بیستم و دوم ماه صفر منطقه شلمچه را با خون خویش آراست و بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.پیکر مطهر او در زادگاهش در کناردیگر همرزمان گلگون کفنش (دارالشهید)به خاک سپرده شد و هم اینک مزار عاشقان و دلدادگان و دارالشفای آزادگان می باشد و مردم منطقه برای رفع حاجتها و نیازهایشان به خاک مطهر مرقد این سید وارسته توسل می جویند. روحش شاد و راهش پر رهرو باد