سلام
نميداند تبريك دارد يا نه اما در هر صورت از اينكه وبلاگ روز شديد خوشحالم و تبريك ميگويم.
با آنچه در بند پيش از آخر يادداشتتان نوشتهايد به شدن مخالفم، دلايل آن هم بدون لحاظ گرايش هاي سياسي و تئوريك روشن است.
حتي براساس ديدگاههاي حقوق بشري و معارض با قانون اساسي هم نميتوان حركات زننده و غيرمردمي(و شايد ضدمردمي) بعضي از ادوار مجلس را ناديده گرفت چرا كه مثلا در مجلس ششم مهمترين مولفه فراموش شده همان مردم و خواستههايشان بودند.
مدعي عدم وجود نقص در ادوار ديگر نميتوان بود اما وقتي كساني به عنوان نماينده ملت بر عدم اعتقاد و پايبندي به اصلهايي شفاف از قانون اساسي و قوانين عادي را هر روز بر زبان جاري ميسازند و به گوش مردم نيز ميرسانند، چارهاي جز طردشان از افكار تاييديه نيست.
بگذريم.
ياعلي