اسیر
با توجه به آنچه ذکر شد این سرزمین از زمانهای بسیار کهن محل سکونت افراد و قبایل مختلف بوده است و در برهه های مختلف تاریخی به دلایل متفاوت جمعیتش دستخوش تغییر و دگرگونی شده است .
از شروع زندگی و پیدایش اولیه سکونت در این سرزمین هیچ اطلاع دقیقی در دست نیست. و چون بر اثر دوری از مرکز و عدم وجود تاریخ نگاری در گذشته تا مدتها اینجا بوسیله هیچ تاریخ نگاری به حساب نیامده است ولی از شواهد و قراین چنین برمی آید که از شروع زندگی در این سرزمین بیش از سه هزار سال می گذرد. چنانکه در کتیبه داریوش مربوط به دوهزار و پانصد سال پیش آمده است : در آن زمان پادشاه هخامنشی در آنجا حکومت می کرده و از آن مالیات می گرفته است . با مراجعه به متون و فرهنگهای مختلف جای دیگری بدین نام موجود نیست.ومراد همین اسیر فعلی میباشد.
با وجود آثار و ابنیه تاریخی و سنگ نوشته های مربوط به صدر اسلام از آبادی و رونق آن در آن زمان شکی نیست. به طوری که چندین سال قبل سنگ قبرهایی مربوط به سال 36 هجری قمری و رمضان 74 هجری در قبرستان اسیر و منزل مسکونی در آنجا پیدا شده است. مسجد جامع اسیر که دارای ویژگی و معماری خاص مربوط به اواخر قرن اول هجری قمری می باشد در زمان عمرابن عبدالعزیز ساخته شده است و در دورانهای مختلف محل عبادت و تدریس و پرورش شاگردان بسیاری بوده است . وجود تعداد زیادی قبرستان آن هم با فاصله های دور از هم و با وسعت زیاد خود گواه محکمی بر رونق و آبادی گذشته آن است . ولی در اثر حوادث و بلایای طبیعی در برخی ادوار به کلی ویران گشته است. و بنا به قولی در اثر زلزله سهمگین سده چهارم هجری که به مدت یک هفته ادامه داشته است چهره آبادی به کلی تخریب گشته و خسارات زیادی بر جای گذاشته است .
با نزدیکی منطقه به جاده مهم گور- سیراف ( فیروزآباد به بندر طاهری ) در اثر عبور کاروانهای مختلف از شهرهای ایران از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده است به گونه ای که البسه و بافته های کتانی و گیوه از آنجا به خارج فرستاده می شده و بازار فروش خوبی برای کالاهای تجار و مسافران به شمار می آمده است
صاحب فارس نامه ناصری نیز از وسعت و اقتدار آن سخن گفته و جمعیت آن را در حدود دویست سال قبل بیش از یکهزار خانوار ذکر می کند که با توجه به گستردگی و بالابودن بعد خانوار در گذشته دارای جمعیتی در حدود ده هزار نفر بوده است که در زمان نگارش فارس نامه به بیش از یکصد خانه خراب نمی رسیده است و کاهش بسیار زیاد آبادی و جمعیت آن باید در اثر وجود یکی از بلایای طبیعی یا حوادث غیرمعمول اتفاق افتاده باشد و گرنه چنین تحول عظیمی آنهم در فاصله پنجاه شصت ساله در شرایط عادی غیرممکن بنظر می آید.