هر روز با گذشت زمان، قافله بشری راههای تازه و دریچه های جدیدی از علم و دانش رابر روی خود و سایر موجودات می گشاید.
اما این حرکت شتابان و سیر صعودی آنچنان که باید زندگی او را متحول نکرده و در راه رسیدن به مقصود نهائی زیاد او را کمک نمی کند.
هزاران سال قبل نیز آدمی با قدرت شگفت انگیزش کارهایی به انجام رسانده که هر بیننده ای را به تعجب و تحسین وا می دارد. راستی چه قدرت و دانشی اینچنین زیبا سنگها را در آثاری چون تخت جمشید و اهرام مصر و ...تراش داده و آنان را با چیرگی هرچه تمامتر در کنار همدیگر قرار داده است؟
گاهی با خود اندیشیده اید معماری جاویدان این سرزمین و زیبائی ها و عظمت خیره کننده گذشته های دور این مرز و بوم مدیون دستان چیره دست و فکر خلاق کدام معمار پرذوق و اندیشه والای کدام مهندس پر تلاش بوده است؟!
چرا با گذشت قرنهای متمادی و پیشرفت روزافزون دانش و تکنولوژی دیگر امکان خلق چنین آثاری به راحتی امکان پذیر نمی باشد؟
چرا علیرغم بهبود فراوان امکانات و دسترسی بسیار آسان پویندگان دانش به انواع اطلاعات دیگر کمتر شاهد حضور ستارگان درخشان علم و دانش در رشته هائی نظیر ادبیات و شعر ،پزشکی ، ریاضیات فقه و حقوق و فلسفه و ... می باشیم؟
چرا دیگر کمتر کسانی چون سعدی و حافظ و ابو علی سینا و رازی یا شهید مطهری و علامه طباطبائی و هزاران چهره پر فروغ دیگر در جامعه ما ظهور می یابند؟
مگر نه این است که آنانی که در زیر نور شمع و شعاع قمر و با کمترین امکانات به دنبال علم و دانش رفته اند به سرچشمه های زلال و کرانه های بی انتهائی دست یافته اند که دیگران از رسیدن به آن عاجزند؟ وآنانی که تنها با توکل بر ذات اقدسش به سوی او رفته اند در سایه اتصال به آن بی انتهای جاودانه به جاودانگی رسیده اند و دیگران در زرق و برق های مادی این مسیر گم شده اند؟
چرا با افزایش روز افزون امکانات مادی در حوزه ها و دانشگاهها و سایر مراکز علمی هرروزه شاهد افت جایگاه علمی این مراکز و سیطره بیشتر روحیه خمودی و کاهش انگیزه های علمی می باشیم ؟ راستی ریشه اصلی این ضعف و پسرفت در چیست؟ بیائیم از همین امروز به فکر چاره کار باشیم که فردا دیگر دیر است.