سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سندرم روده تحریک پذیر

ارسال  شده توسط  دکتر اکبر اجرایی در 89/4/30 1:10 عصر

سندرم روده تحریک پذیر ، یک اختلال شایع گوارشی است که علائم اصلی آن تغییر در اجابت مزاج و ایجاد درد شکمی است . در سندرم روده تحریک پذیر هیچ اختلال عضو شناخته شده ای در معاینه بالینی و بررسی تشخیصی معمولی یافت نمی شود و هیچ شاخص قطعی برای سندرم روده تحریک پذیر وجود ندارد .بنابراین تعریف بیماری بر اساس علایم بالینی ، و به تشخیص پزشک مشخص می شود . شاید از خود بپرسید سندرم یعنی چه؟ سندرم به بیماری گفته می شود که دارای مجموعه ای از علایم و نشانه های بالینی باشد.
پزشکان هنوز در مورد یافتن علل سندرم تحریک پذیر به نتایج مشخصی دست پیدا نکرده اند .
به نظر می‌ رسد در این بیماران ، اعصاب و عضلات جدار روده نسبت به سایر افراد حساسیت بیشتری دارند. هنگامی‌ که فردی غذا می‌خورد به صورت طبیعی عضلات جدار روده منقبض می‌شوند اما در این بیماران این انقباض بیش از حد انجام شده و یا تحریک بیش از حد اعصاب جدار روده اندکی پس از خوردن غذا خوردن باعث بروز اسهال و نفخ و دیگر علایم بیماری، می‌شود .
این بیماری دردناک بوده اما نمی‌تواند به کولون یا دستگاه گوارش آسیب بزند و به جز علایم آن مانند درد و اسهال مشکل دیگری ایجاد نمی‌کند .
علایم بیماری شامل درد یا احساس ناراحتی در شکم، اسهال مزمن، یبوست، یا همراهی اسهال با یبوست به طور متناوب است  .
سایر علایم بیماری روده تحریک پذیر شامل وجود تورم شکم و مدفوع دارای موکوس ( بلغم ) است این بیماری در زنان نسبت به مردان دوبرابر بوده ومی‌تواند همراه با دوره قاعدگی بروز پیدا کند .
با بروز برخی از علایم گفته شده و به خصوص بدتر شدن علایم در حضور استرس‌ها، پزشکان به این بیماری مشکوک می‌‌شوند اما برای تشخیص دقیق این بیماری لازم است، برخی از آزمایشها و کارهای تشخیصی انجام شود، چون بسیاری از بیماریهای دیگر نیز می‌توانند باعث بروز همین علایم در بیماران شوند .این بیماری معمولا درمان قطعی و همیشگی ندارد اما می‌توان با برخی کارها مثل تغییر در رژیم غذایی،مصرف داروها و کاهش استرس علایم آن را کمتر کرد .مصرف بعضی از غذاهای چرب مانند چیپس، لبنیات و بستنی، شکلات، الکل، غذاهای کافئین دار مانند قهوه و آبجو آن را تشدید می کندمصرف فیبرهای غذایی موجود در سبزیجات، نان، میوه‌جات، غلات، حبوبات، سیب درختی، هلو، هویج، کلم‌بروکلی، کلم، لوبیای قرمز، نخود، نان‌های سبوس دار و غلات سبوس دار در کاهش علایم موثر می باشد.
برای کاهش علایم بیماری بهتر است وعده‌های غذایی خود را به صورت کم حجم و با تعداد زیاد بخوریم و از خوردن غذای پر حجم پرهیز نماییم.
اگرچه استرس باعث بروز بیماری نمی شود ولی می تواند علایم بیماری را بدتر کند پس استرس خود را هرچه بیشتر کنترل کنیم.


جویدن ناخن

ارسال  شده توسط  دکتر اکبر اجرایی در 89/4/10 12:47 عصر

 جویدن ناخن، یک اختلال عادتی است که بیشتر در کودکان و گاهگاهی نیز در بزرگسالان دیده می شود .از نظر جنسی نیز میزان شیوع این اختلال در بین دخترها بیشتر از پسرها است.نکته ای که در این میان دارای اهمیت است اینکه این افراد هنگام جویدن ناخنها متوجه عمل خود نیستند و این عمل به صورت عادتی و ناخودآگاه انجام می شود.
برخی از بیماران به جویدن ناخنها و بعضی دیگر به جویدن اطراف ناخن می پردازند و عده ای نیز هر دو عمل را انجام می دهند.این اختلال از حدود 4 یا 5 سالگی شروع و در 10 تا 15 سالگی به شدت خود می رسد و بیشتر مبتلایان به این اختلال درذ سنین 9 تا 11 ساله هستند.در بعضی از مبتلایان شدت گرفتاری زیاد بوده و ممکن است باعث ایجاد مشکلات دیگری در فرد شود به طوری که بعضی از آنها به قدری ناخن های خود را می جوند که به گوشت رسیده و از آن خون جاری می شود. البته اکثر روانپزشکان معتقدند رابطه مستقیمی بین فشارهای روحی و ناخن جویدن وجود دارد به عبارت دیگر با افزایش فشارهای روحی این اختلال نیز تشدید می شود.جویدن ناخن علاوه بر صدمه زدن به صفحه ناخن و تغییر شکل آنها،باعث می شود که فرد قدرت انجام دادن بسیاری از کارهای ظریف را که با سر انگشتان انجام می شود نداشته باشد.
همچنین بزاق دهان می تواند نقش تخریبی بر ناخنها و بافت اطراف آن داشته و مرطوب بودن دائمی انگشتان محیط مناسبی را برای رشد انواع باکتریها و قارچها فراهم می آورد.
موارد زیر می تواند از جمله عوامل جویدن ناخن ها در افراد مختلف باشد
1- عصبانیت بیش از حد که ناشی از فشار روحی و اضطراب باشد.
2- نگرانی ها و تضادهای درونی به خصوص زمانی که کودک در موقعیت های حساس، ترس آور، بلاتکلیفی و حالات هیجانی دیگر قرار می گیرد.
3- تقلید از دیگران که به صورت عادت درآمده باشد مخصوصا در خانواده هایی که یکی از افراد به این اختلال مبتلا باشد.
4- واکنش برای تخلیه و رهایی از هیجانات و تمایلات ناخودآگاه فرد.
برای رهایی از این مشکل اطرافیان می توانند با رعایت موارد زیر در رفع ناخن جویدن موثر باشند.
1- به جای پرداختن به عمل شخص و سرزنش کردن او باید به خود او توجه کرده به عبارت دیگر درمان اساسی با شناخت علل آن امکان پذیر است.
2- چون جویدن ناخن ها به صورت ناخودآگاه و براثر فشار و اضطراب صورت می گیرد با روش های تشویقی فرد را از عمل خود آگاه سازیم.
3- هیجان پذیری فرد را با ایجاد بهداشت روانی مناسب در زندگی او کاهش دهیم.
4-  سعی کنیم ریشه ناراحتی و نگرانی افراد مبتلا را کشف نموده و نسبت به رفع آن بکوشیم ..
5- اوقات فراغت فرد مبتلا را با کمک به انجام فعالیت های مورد علاقه او پر کنیم.
والدین چه کارهایی را نباید انجام دهند.

1- سرزنش، تهدید، تنبیه و تحقیر کودک هیچ اثر درمانی نخواهد داشت بلکه این عادت را تشدید می کند.
2- مالیدن داروهای تلخ و بدمزه مثل فلفل، رنگ و... برای ترک ناخن جویدن موثر نبوده بلکه با ایجاد احساس گناهکاری و اضطراب در فرد سبب می شود بیشتر به این عمل بپردازد.
3- در کودک ایجاد ترس نکنیم زیرا این عمل باعث تشدید ناخن جویدن و همچنین اختلالات دیگری در فرد می شود

کنکور و مقابله با اضطراب

ارسال  شده توسط  دکتر اکبر اجرایی در 89/4/6 3:0 عصر

 کنکور اجرایی

بدون تردید ترس ازهرگونه امتحان  در میان همه مردم به خصوص دانش آموزان و دانشجویان با درجات مختلف تقریبا همه گیر و رایج است و می‌توان گفت مهمترین علت این موضوع ، نتیجه‌ای است که از امتحان به دست می‌آید. نتیجه‌ای که مدرک قبولی یا مردودی محسوب گردیده و باعث ارتقاء ، تهدید ، تشویق و یا تنبیه می‌گردد. گاهی اوقات این نتیجه می‌تواند سرنوشت را نیز رقم زند. به همین علت هر چه نتیجه دارای حساسیت و اهمیت بیشتری باشد، به همان نسبت می‌تواند باعث اضطراب و ترس از امتحان گردد در حال حاضر کنکور سراسری ورود به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی به عنوان مهمترین امتحان زندگی افراد دارای اهمیت و شرایط ویژه ای می باشد،(یکی از بستگان می گفت چیزی که در حال حاضر وجود دارد کنکور نیست و کورکن!است)
ترس از امتحان ممکن است در اثر عوامل زیر ایجاد گردد.
1-ترس از فراموش کردن مطالب خوانده شده. 
2-انتظار بیش از حد والدین.
3-عدم وجود اعتماد به نفس کافی در فرد.
4-نامشخص بودن سؤالات.
اکنون که برخی از عوامل ایجاد کننده ترس از امتحان مشخص شدند، لازم است عوامل کاهش دهنده این نوع ترس را نیز بدانیم. در خصوص روشهای کاهش ترس از امتحان نظرات مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها به شرح زیر می‌باشند:
ایجاد محیطی آرام و به دور از تشنج
علاوه بر تلاش والدین برای ایجاد چنین محیطی برای مطالعه فرزندان ، فرزندان نیز بایستی کوشش نمایند.
تنظیم برنامه خواب و استراحت
برخی با این تصور که هنگام امتحانات برای مطالعه بیشتر اصلا نباید خوابید و یا خیلی کم خوابید ، خود باعث خستگی ذهنی و در نتیجه فراموشی بیشتر در مطالب خوانده شده می‌گردند. کاهش زمان خواب در حد متعادل مطلوب است، اما افراط در آن هرگز مفید نخواهد بود.
پرهیز از کاهش تغذیه
افراط و تفریط در تغذیه اثرات نامطلوبی در بر خواهد داشت. بایستی با خواب و استراحت کافی و نیز تغذیه مناسب ، از لحاظ روحی و جسمی ، خود را آماده امتحان کرد.
آماده شدن برای امتحان
1-مطالب درسی را بتدریج و در طول زمان مرور کنید، نه اینکه در آخرین دقایق قبل از امتحان به مطالعه فشرده بپردازید.
2-از یادداشتهای خود ، یادداشتهای فشرده‌ای بردارید، تا بازسازی ذهنی ، رمز گردانی و مرور مطالب برایتان مفید واقع شود.
3-سعی کنید به نوع آزمون پی ببرید، تا بتوانید مطالعه خود را متناسب با آن پیش ببرید.
پرهیز از فشرده خوانی
فشرده خوانی با مرور کردن مطالب متفاوت است. فشرده خوانی متضمن کوششی است برای یادگیری مطالب تازه بلافاصله قبل از شروع امتحان. و یا به عبارتی آخرین کوششهای شخص در آخرین لحظات قبل از امتحان.
می‌توانید برخی عناوین و سؤالاتی را که در امتحان مطرح خواهد شد، حدس زده و بیشتر به آنها بپردازید. برای این منظور مرور سؤالات امتحانی سالهای گذشته کمک خواهند کرد. همچنین توجه به مطالب و موضوعاتی که استاد و یا معلم در کلاس درس بیشتر روی آنها تکیه می‌کند.
حتما در جلسات آخر درس پیش از امتحان در کلاس شرکت کنید. زیرا اغلب ، مطالب مهمی را که احتمال بیشتری در طرح سؤالات دارند، در جلسات آخر مرور و توضیح داده می‌شوند.
پرهیز از اضطرابهای متفرقه
مثلا در شب امتحان کنکور به هیچ وجه مسابقات فوتبال را دنبال نکنید. اگر امتحانات قبلی رضایت بخش نبوده است، به آن نیندیشید و تحلیل امتحان قبلی را به فرصت مناسب خودش موکول کنید.
داشتن تصور ذهنی مثبت از خود
به جای پرداختن به جنبه‌های منفی ، همواره یک تصویرز ذهنی مثبت از خودتان داشته باشید و پس از تلاش کافی جهت مطالعه مطالب به موفقیت خود امیدوار باشید.
حال که برخی از عوامل کاهش ترس از امتحان مطرح شدند، بایستی مواردی را در جریان امتحانات و هنگام پاسخگویی به سؤالات مد نظرمان باشد، که رعایت این موارد می‌تواند در موفقیت بیشتر و کاهش اضطراب نسبت به امتحان مؤثر باشد. برخی از این موارد عبارتند از:
الف)به موقع و سر وقت به جلسه امتحان بروید و پیش از آغاز امتحان با خاطری آسوده در جای خود مستقر شوید.
ب)کلیه وسایل و ابزارهایی که در امتحان مورد نیاز است همراه خود به جلسه ببرید.
ج)دستورالعملها را با دقت بخوانید و اگر دستورات شفاهی است، با توجه و التفات کامل به آن گوش دهید و عینا همان کاری را که از شما می‌خواهند انجام دهید. در مورد سؤالات تستی ، اگر نمره منفی داشته باشند، حدس زدن کار عاقلانه‌ای نیست.
د)به زمان بندی سؤالات دقت کنید، تا با مشکل کمبود وقت مواجه نشوید.
ه)اگر زودتر از زمان تعیین شده سؤالات را پاسخ دادید، عجله نکنید و مجددا مروری داشته باشید.
و)خود را برای پاسخ گویی به هر گونه سؤالی آماده سازید، اما نه با این برداشت که باید صد درصد سؤالات را جواب دهید. برای پاسخگویی به سؤالات به طرح زیر دقت کنید:
*ورقه سؤالات را نسبتا با سرعت بخوانید و به تمام سؤالات که پاسخ آنها برایتان روشن است جواب بدهید. برای این مرحله حداقل نیمی از وقت امتحان را در نظر بگیرید.
*دوباره ورقه را بخوانید و به تمام سؤالات که تا آن موقع پاسخشان به یادتان آمده است پاسخ دهید.
*در نوبت سوم باید به تمام سؤالاتی که باقی مانده پاسخ دهید.
*در نوبت چهارم یکبار دیگر نیز کنترل کرده و ببینید که آیا سؤالات را همانگونه که می‌خواستیم پاسخ داده‌ایم. .
#برای پاسخگویی به آزمون تستی پیشنهاد می‌شود:
سؤالات ساده را جواب داده و از سختها بگذرید.
وقتی به سؤالات نیمه مشکل رسیدید، مقابل آن علامت (+) (در پاسخ نامه) به معنای قابل حل و در مقابل سوالات مشکل علامت (-) به معنای غیر قابل حل بگذارید.
وقتی تمام سؤالات در یک درس خاص را پاسخ دادید، به سراغ سؤالاتی بروید که جلوی آنها علامت (+) گذاشته‌اید و سپس به سؤالاتی که علامت (-) دارند، پرداخته شود.

امیدوارم همه عزیزان در این آزمون موفق و سربلند باشند.


مرگ مغزی چیست؟

ارسال  شده توسط  دکتر اکبر اجرایی در 89/4/3 12:16 عصر

 

woman in intensive care unit with respirators

در تعدادی از بیماران ممکن است در اثر اتفاقات و اختلالات متعددی خونرسانی به مغز متوقف شده و اکسیژن رسانی به آن انجام نشود در اثر همین عارضه مغز تمام کارکرد خود را از دست می دهد و دچار تخریب غیر قابل برگشت می گردد. پس از مرگ مغزی اندامهای  دیگر بدن از جمله قلب، کبد و کلیه ها هنوز دارای فعالیت طبیعی بوده و دارای کارکرد موثر هستند، ولی ممکن است به تدریج و در عرض  روزهای آینده، از کار بیفتند.
بیمار مرگ مغزی، نمی تواند هیچگونه فعالیتی داشته باشد این گونه بیماران نمی توانندصحبت کنند، ببینندو به هیچ یک از تحریکات خارجی پاسخی نمی دهند و حتی بدون استفاده از دستگاه تنفس مصنوعی نیز قادر به تنفس نخواهد بود.
تصادفات رانندگی، وارد آمدن ضربه شدید به سر، سقوط از ارتفاع، غرق شدن در آب، مسمومیت ها، خونریزی های داخلی مغز و همچنین سکته مغزی می توانند از شایه ترین علل بروز این عارضه باشند. بروز
هرگونه آسیب شدید به مغز می تواند منجر به تورم بافتی  در آن شده واز آنجایی که مغز در یک فضای بسته قرار داشته و به علت محصور بودن در فضای جمجمه جایی برای این افزایش حجم وجود ندارد، بر بخش های پایین تر مغز  فشار وارد شده و همین مساله مانع روند جریان گردش خون در قسمت های بالا یی مغز شده و بیش از پیش مانع اکسیژن رسانی به این دستگاه حیاتی می شود.
این فرایند ممکن است چند دقیقه یا چند روز به درازا بکشد.ریه ها و  قلب به کمک دستگاه تنفس مصنوعی به فعالیت خود ادامه داده، و خونرسانی به سایر بافتها و اندام های بدن انجام می دهنددر حالیکه بافت مغز و ساقه مغز که وظیفه کنترل تنفس و ضربان قلب را بر عهده دارند از این ماده حیاتی(خون واکسیژن) محروم مانده و دچار مرگ می شوند.قلب تا زمانی که  اکسیژن به بافتهایش برسد  به فعالیت خود ادامه می دهد. در این گونه بیماران  دستگاه تنفس مصنوعی  اکسیژن لازم را برای ضربان قلب فراهم خواهد کرد و به محض جدا کردن دستگاه از بیمار قلب هم از کار خواهد افتاد.در صورتی که در اغما یا حالت کما که یک نوع اختلال در کارکرد مغز است و شخص دچار کاهش شدید سطح هوشیاری می گردد و به هیچ یک از تحریکات پیرامونش نیز جواب نمی دهد وضعیت متفاوت خواهد بود در کما شانس بهبودی برای برخی از بیماران وجود دارد، در صورتیکه در مرگ مغزی بهبودی بیمار غیر ممکن  و مرگ وی خیلی سریع تر  اتفاق می افتد.بایستی این نکته را هم بدانیم که زندگی نباتی، با مرگ مغزی کاملا متفاوت است.در زندگی نباتی که تقریبا همیشه در پی کما رخ می دهد،با اینکه شخص بیدار به نظر می رسد ( چشمانش باز است ) و  دارای یک سری حرکات غیر ارادی اعضای خویش است، هیچ عملکرد ذهنی و شناختی ندارد.این ها در بیمارانی هستند که بدنبال آسیب شدید مغزی، برای سالهای متمادی زنده می مانند و ظاهرا  هوشیاربه نظر می رسند، بدون اینکه بتوانند با محیط اطراف خود ارتباطی برقرار کنند.  فردی که دچار مرگ مغزی شده، مانند کسی است که در خوابی عمیقی فرو رفته است. ریه هایش به کمک دستگاه تنفس مصنوعی از هوا پر می شوند، قلبش به سبب اکسیژن رسانی دارای ضربان است و حتی پوست او گرم و به رنگ صورتی می باشد و تشخیص این مساله از همه افراد بر نمی آید.بیمار مرگ مغزی، هیچگونه احساس درد د نخواهد داشت.و امکان بهبودی و بازگشت بیمار مرگ مغزی به هیچ عنوان وجود ندارد.و در مواردی که شنیده می شود فرد دچار مرگ مغزی بهبود یافته است، حتما عارضه به وجود آمده مرگ مغزی نبوده است.


بستن لوله در مردان یا زنان

ارسال  شده توسط  دکتر اکبر اجرایی در 89/3/18 8:47 صبح

بستن لوله در مردان و زنان یکی از راههای مطمئن و دائم پیشگیری از بارداری است که علاوه بر سادگی و کم هزینه بودن اطمینان بخش ترین راه پیشگیری از بارداری در کسانی است که خانواده خود را تکمیل نموده اند.

وقتی زوجها تعداد  فرزندان خود در خانواده را تکمیل کردند بایستی برای پیشگیری از بارداری ناخواسته به فکر یک روش پیشگیری از بارداری مطمئن و دایمی باشند تا دغدغه و نگرانی استفاده از روشهای موقت پیشگیری را نداشته و امکان بارداری ناخواسته نیز به کمترین حد ممکن برسد زیرا استفاده از بسیاری از روشهای هورمونی نظیر قرص های پیشگیری و آمپولهای تزریقی در سنین بالاتر ممکن است دارای عوارضی برای خانم ها بوده و امکان استفاده از آنها آسان نباشد. شما هم حتما با روش پیشگیری دائم بستن لوله ها در مردان و زنان آشنایی دارید ؟ وقتی زن و شوهر به این تنتیجه رسیدند که بهتر است از یکی از این روش ها استفاده کنند،بایستی در ابتدا این نکته رامد نظر قرار دهند که هرچند امکان انجام عمل مجدد جهت بارداری دوباره وجود دارد ولی این عمل بسیار وقت گیر،هزینه بر و مشکل بوده و نتیجه آن نیز صددرصد نخواهد بود .
به نظر شماکدام یک از شما (خانم یاآقا) بهتر است برای بستن لوله ها پیش قدم شوید؟ بستن لوله در مردان(وازکتومی) یک عمل ساده و سرپایی یا بی حسی موضعی است که در یک اتاق ساده مناسب نیز قابل انجام می باشد، در حالی که برای بستن لوله در زنان به یک اتاق عمل با کلیه تجهیزات و انجام بی هوشی عمومی لازم است.
مدت عمل برای زنان با بی هوشی طولانی تر بوده و دوران نقاهت و بازگشت به زندگی عادی نیز در آنان بیشتر است، ولی در آقایان این عمل در مدت زمان کمتر از  20دقیقه انجام خواهد شد.در مردان عمل به صورت سرپایی و به سرعت انجام می شود و حتی نیاز به استراحت طولانی هم ندارند،ونیازی به استفاده از تیغ جراحی و بخیه نیز وجود ندارد،ولی جراحی در خانم ها پس از مدت 7-10روز نیاز به کشیدن بخیه ها و مراقبت های بیشتری دارد. با توجه به شرایط بالا از نظر علمی بهتر است در صورت مساوی بودن دیگر شرایط،مردان در این مسابقه پیش قدم شوند که برخی مراجع تقلید نیز در پاسخ به استفتائات فقهی در این باره همین نظر را تائید کرده اند .لازم به ذکر است که تنها عیب بستن لوله در مردان نسبت به این کار در زنان این است که بلافاصله بعد از عمل نمی توانند اطمینان داشته باشند که از بارداری ناخواسته جلوگیری گردد و بایستی مدتی صبر کنند تا نتیجه آزمایش آنالیز اسپرم آن را تائید نماید.
این عمل نه در مردان و نه در زنان هیچگونه تاثیری بر روابط زناشویی نخواهد داشت و هیچ عارضه جسمی دیگری نیز در اثر انجام عمل گزارش نشده است.


گرفتگی عضله

ارسال  شده توسط  دکتر اکبر اجرایی در 89/3/11 2:53 عصر

 گرفتگی عضله

گرفتگی عضلات یکی از مشکلاتی است که روزانه افراد زیادی از آن رنج می برند و درد ناشی از آن بیشتر این افراد را روانه بیمارستان ها،مرکز بهداشتی درمانی و مطب های پزشکان می کند این عارضه زمانی روی می دهد که عضله دچار اسپاسم شده و در آن حالت باقی بماند. این حالت توسط هر عاملی که در انقباض یا ارتجاع عضله دخالت داشته باشد رخ می دهد. برای انجام عمل طبیعی انقباض و ارتجاع عضلات در بدن نیاز به مقادیر کافی چربی و قند و اکسیژن و املاح معدنی و کانی است تا این کار به درستی صورت پذیرد.  بدون در نظر گرفتن عامل ایجاد کننده ، درمان گرفتگی عضلات یکسان است . چنین عضله ای را باید ابتدا توسط یک دست کشیده و به طور متناوب با دست دیگر آن را ماساژ داد. 

 کمبود کلسیم، برخی ویتامین های گروه C و همچنین کمبود روی، فرد را در معرض ابتلابه گرفتگی های عضلانی قرار می دهد. گرفتگی های عضلانی معمولا در اثر انجام فعالیت ناگهانی یا به دنبال فعالیت های ورزشی بیش از حد تحمل اتفاق می افتد که به صورت دردهای بعد از فعالیت و احساس محدودیت حرکت بروز می کند. همچنین به دنبال فعالیت های نامناسب بدنی، برخی از عضلات دچار دردهای مزمن شده که به طور عام گرفتگی عضلات نامیده می شوند. هر عضله ای که بیش از حد تحمل، تحت فشار قرار گیرد ممکن است دچار گرفتگی شود، و بیشترین و شایع ترین گرفتگی های عضلانی معمولادر عضلات پشت ساق، بالای کتف و پشت گردن بروز می کند. بهترین اقدام هنگام گرفتگی عضله، استفاده از ماساژ گرما و سرما است. همچنین کشش عضله کمک فراوانی به رفع گرفتگی می کند.معمولادر التهاب ها و گرفتگی های حاد، ماساژ سرما و در گرفتگی های مزمن ماساژ گرما به کار گرفته می شود.  تعدادی از کمبود های مواد مورد نیاز بدن مانند کمبود برخی از مواد معدنی، کلسیم، ویتامین های گروه C و روی می تواند فرد را مستعد ابتلابه گرفتگی های عضله کند. در دوران بارداری به دلیل برخی تغییرات هورمونی و همچنین کمبود مواد معدنی، ویتامین ها و به ویژه کمبود کلسیم ممکن است مشکلات گرفتگی عضله ایجاد شود که گرم کردن، ماساژ و کشش عضله در برطرف شدن گرفتگی موثر است
در صورتی که میزان درد ناشی از گرفتگی زیاد باشد و با ماساژ و درمانهای معمول بهبود پیدا نکند بایسی به پزشک مراجعه نمود تا با بررسی و تجویز داروهای شل کننده عضله در درمان بیماری و رفع مشکل تسریع گردد.


خود بیماربینی

ارسال  شده توسط  دکتر اکبر اجرایی در 89/3/3 12:43 عصر

خودبیمارانگاری‌ عبارت‌ است‌ از اختلالی‌ که‌ در آن‌ فرد قویاً اعتقاد دارد که‌ مبتلا به‌ یک‌ بیماری‌ جدی‌ یا مرگ بار است‌، برخلاف‌ این‌ که‌ انواع مراجعات و معاینات‌ و بررسی‌های‌ پزشکی‌ کامل‌ و همه‌ جانبه‌ هیچ‌ مشکلی‌ را نشان‌ نداده‌اند. فرد معمولاً در مورد بسیاری از بیماری‌ها، تشخیص‌ و نحوه درمان‌ آنها اطلاعات‌ زیادی‌ کسب‌ می‌کند و مکرر به‌ پزشکان‌ زیادی‌ مراجعه‌ کرده‌ و تحت‌ بررسی‌های‌ گوناگون‌ قرار می‌گیرد

در این گونه بیماران اضطراب‌ و شکایت‌ مداوم‌ از وجود علایمی‌ در هر قسمتی‌ از بدن، مشغولیت‌ ذهنی‌ در رابطه‌ با احتمال‌ ابتلا به‌ بیماری های خطرناک نظیر بیماری‌ قلبی‌ یا سرطان‌ در این‌ افراد زیاد دیده‌ می‌شود. علایم‌ در بیماران مختلف ممکن‌ است‌ تغییر کنند اما اعتقاد فرد به‌ این‌ که‌ یک‌ بیماری‌ جدی‌ دارد پا در اغلب موارد ثابت می‌ماند. علایمی‌ که‌ بیشتر از بقیه‌ از آنها شکایت‌ وجود دارد، عبارتند از بی‌خوابی‌، مشکلات‌ جنسی‌ و ناراحتی‌ گوارشی‌، مثل:‌ نفخ شکم‌، آروغ‌ زدن‌ و دل‌ پیچه‌. علایمی‌ که‌ فرد از آنها شکایت‌ دارد ممکن‌ است‌ تغییر کنند و بسیار اختصاصی‌، عمومی‌ یا مبهم‌ باشند.علل بیماری بیشتر عارضه‌ای‌ از سایر اختلالات‌ روانی‌ است‌، اما علت‌ آن‌ قطعی‌ نیست‌. خود بیمار انگاری‌ در افرادی‌ که‌ قبلاً یک‌ بیماری‌ جسمانی‌ واقعی‌ در کودکی‌ داشته‌اند یا در ارتباط‌ نزدیک‌ با یک‌ خویشاوند بیمار بوده‌اند بیشتر دیده‌ می‌شود.

برای پیشگیری از بروز بیماری باید سعی‌ شود به‌ فرد بیمار توجه‌ بیش‌ از حد مبذول‌ نشود و سعی کنیم با اطمینان دادن به فرد او را از افکار بیمارگونه دور کنیم. به‌ هنگام‌ سلامت  نیز باید به‌ کودک‌ به‌ حدکافی‌ محبت‌ کرد و از وی‌ حمایت‌ کافی به‌ عمل‌ آورد و سعی نشود طوری به فرزند بیمار توجه شود که دیگر فرزندان آرزو کنند ای کاش آنها هم بیمار می شدند تا مورد توجه ویژه والدین قرار بگیرند.
این بیماران اغلب به
به‌ درمانهای معمول‌ مقاوم‌ هستند. اکثر بیماران‌ تا آخر عمر بر این‌ اعتقاد باقی‌ می‌مانند که‌ یک‌ بیماری‌ جدی‌ دارند و مرتباً بایستی به‌ پزشکان‌ مختلف‌ مراجعه‌ ‌کنند.
صرف وقت فراوان و افزایش صدمات روحی ،
هدر دادن‌ پول‌ برای‌ کارهای‌ پزشکی‌ غیرضروری‌ و گاهی‌ خطرناک‌، اصرار بر انجام‌ اعمال‌ جراحی‌ یا مصرف‌ داروهای‌ غیرضروری‌ از مهمترین عوارض این بیماری می باشد.
برای درمان و راهنمایی این گونه بیماران همکاران پزشک بایستی ضمن بررسی و ارزیابی‌ وضعیت روانی و
گرفتن شرح‌ حال‌ کامل و انجام و معاینه‌ دقیق بالینی‌ ابتدا کلیه بررسی‌های‌ پزشکی‌ برای‌ رد هرگونه ‌ بیماری‌ جسمی را به عمل آورند تا هیچ گونه بیماری جسمی مورد غفلت قرار نگیرد.‌

خود بیماران‌ هم‌ باید سعی‌ کنند تا به‌ جای‌ علایم‌ روی‌ سایر جنبه‌ها یا مشکلات‌ زندگی‌ تمرکز کنند. باید سعی‌ شود از رفتن‌ پیش‌ پزشکان‌ مختلف‌ به‌طور دایمی‌ و انجام‌ آزمایشات‌ مکرر خودداری‌ گردد.

برای‌ اعضای‌ خانواده‌ زندگی‌ کردن‌ با این‌ افراد غالباً مشکل‌ است‌ زیر آنها مرتب‌ نگران‌ هستند و نیازمند توجهبیشتر می باشند و از درد و ناراحتی گله دارند،باید این نکته را به خاطر داشته باشیم که این‌ افراد واقعاً از این وضعیت رنج‌ می‌برند و باید سعی‌ شود که‌ از آنها حمایت‌ مناسببه‌ عمل‌ آید.

 پزشک‌ ممکن‌ است‌ برای درمان این گونه بیماران علاوه بر حمایت های روحی از داروهای‌ آرام‌بخش‌ و مسکن نیز به‌طور کوتاه‌مدت‌ استفاده کند.


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >